زمان مطالعه : ۹ دقیقه |
کاربرد استراتژی دیجیتال
مدیران بیزینسها از طراحان و برنامه نویسان وبسایتشان میخواهند که برایشان یک استراتژی دیجیتالی تدوین کنند و حجم این درخواستها هم روز به روز در حال افزایش است. فرقی نمیکند این طراحان دورکاری میکنند یا تمام وقت آنجا هستند. به هرحال دیر یا زود هر مدیری از آنها ارائه یک استراتژی را درخواست خواهد کرد. نترسید! استراتژی دیجیتال اونقدرها هم که به نظر میرسد وحشتناک نیست و کاربرد استراتژی دیجیتال در آن است که فقط یک سند بوده که نقش شما و مشتریان شما را در برخوردتان با وبسایت، موبایل، ایمیل، رسانههایاجتماعی و بازاریابیدیجیتالی تعیین میکند. اصلا هم لزومی نداره که همه چیز را عمیقا تحت پوشش قرار بدهد (و اصلا اگر اینطور باشد خواناییش را از دست میدهد)، در عوض یک سری رویکردهای کلی را برای هر کدام از این حوزهها معین میکند.
در نهایت هر سازمانی برای حضورش در دنیای آنلاین یک دلیل دارد و آن هم رسیدن به اهداف تجاری است. آنلاین بودن صرفا به دلیل چشم و هم چشمی بین رقبا یا فقط به این خاطر که همه این کارا میکنند، کمکی به شما نخواهد کرد. سازمان یا کسب و کار شما به یک استراتژی دیجیتالی نیاز دارد، استراتژی که به شما بگوید وب چطور میتواند به کسب و کارتان کمک کند.
در این مطلب بلوط قصد دارد بگوید که از کجا باید شروع کنید و چه چیزهایی را در نظر داشته باشید.
کاربرد استراتژی دیجیتال در استراتژی بیزینس نیست
اگر تصمیم دارید یک استراتژی دیجیتالی تدوین کنید، احتمالا ممکنه است چند نمونه از اسناد استراتژی بیزینس را هم بررسی کرده باشید. معمولا در یک استراتژی بیزینسی سنتی روی دو موضوع تمرکز میشود: نقشه راه بلند مدت و پیش بینی بودجه. اما متاسفانه مشکل است این تو المنت را در یک استراتژی دیجیتالی بگنجانیم.
تدوین یک استراتژی ۳ تا ۵ ساله کاملا غیر واقع گرایانه است. سرعت رشد تکنولوژی خیلی بیشتر از اینهاست. به همان نسبت وقتی فضای کاری با این سرعت تغییر میکند، پیشبینی دقیق بودجه کار بسیار دشواریست. بنابراین استراتژی دیجیتال رویکرد متفاوتی دارد.
یک استراتژی دیجیتالی باید روی افراد، سیاستها و اولویتها تمرکز داشته باشد.
یک استراتژی دیجیتالی لازم است که روی سیاستها، اولویتها و افراد تمرکز بیشتری داشته باشد تا هنگامیکه یک تکنولوژی جدید ظهور میکند، برای تصمیمگیری بتوان به آنها اطمینان و اعتماد کرد. دقیقا مثل همان ضرب المثل «یاد دادن ماهیگیری».
🔔 حتما بخوانید: دیجیتال مارکتینگ |
افراد، سیاستها و اولویتها
اینکه باید روی سیاستها، اولویتها و افراد تمرکز کنیم یعنی چه؟ و چطور در بیزینس شما اعمال میشود؟
در اصل هنگامیکه میخواهید یک استراتژی تدوین کنید که بتواند خودش را با سرعت بالای دنیای دیجیتال مطابقت بدهد، به یک فرایند تصمیمگیری انعطافپذیر و سریع نیاز دارید. برای این کار ضروریست که یکری افراد با صلاحیت در شرایط و بستر درست تصمیمگیری باشند و این قابلیت پیاده سازی سریع را نیز داشته باشند. بنابر بسیار مهم است که استراتژی دیجیتالی شما شامل این موارد باشد:
افراد
چه کسی در مورد مسائل مختلف دیجیتالی تصمیم میگیرد و در نهایت کار را انجام میدهد؟ مهم است که تصمیمات درست توسط افراد با صلاحیت گرفته شود. برای مثال مدیر IT مجموعه نباید در مورد طراحی تصمیمگیری کند، یا مدیر بازاریابی نباید برای سایت هوست (Host) انتخاب کند. معمولا وقتی کاری در قالب گروه انجام میشود اتفاقات این چنینی زیادی رخ می دهد.
تامین منابع هم در استراتژی دیجیتال از اهمیت زیادی برخوردار است. برای مثال: کدام کار باید توسط نیروهای دورکار انجام شود و یا کدام کار امکان برون سپاری دارد؟ هنگام برون سپاری میکنید چه معیار هایی را باید در نظر بگیرید؟
سیاستها
وقتی فرایند تصمیمگیری سریع را در سازمان فعال میکنید، کمک میکند که همزمان چندین سیاست را با هم داشته باشید. سیاستها مانند چهارچوب عمل میکنند که تصمیمات عملیاتی در درون آن ها اتفاق میافتد. در واقع به جای اینکه هربار برای یک موقعیت جدید بخوایید تصمیمگیریهای جدید داشته باشید، تمصمیمات بطور خودکار در چهار چوب سیاستها گرفته میشوند.
🔔 حتما بخوانید: استراتژی های بازاریابی و تبلیغات |
به عنوان یک نمونه خوب، سیاست رسانههایاجتماعی را مثال میزنیم. چه اشخاصی اجازه دارند در رسانههایاجتماعی حرف بزنند؟ چه نوع محتوایی قابل قبول و کدام ها غیرقابل قبول اند؟ تعریف سیاست برای شبکههایاجتماعی به کارمندای آن بخش امنیت میدهد (چون به فضا و محدودیت ها واقف هستند) و همچنین باعث میشو که لازم نباشد قبل از هر توییت در موردش بحث کنند.
همچنین سیاستها برای رفع تداخلات داخلی مفید هستند. به عنوان مثال تعریف یک سیاست در مورد اینکه چه چیزی میتواند در صفحه اصلی وبسایت قراربگیرد، میتواند از تداخلات بعدی پیشگیری کند. در واقع این سیاست بحثهای داخلی را از دادن نظرهای ذهنی به سمت تصمیمات ملموستر هدایت میکند.
بعضی از این سیاستها شامل این موارد میشود:
- قابلیت دسترسی
- حذف محتواهای قدیمی
- استاندارهای توسعه (مثل استاندارهای کدنویسی)
- تست حداقلها (مثل تست روی مرورگرهای مختلف)
- سبک نوشتار
در تعریف کاربرد استراتژی دیجیتال لازم نیست همۀ این سیاستها را تعریف کنیم، اما باید شناسایی شده باشند. لازم است هر کدام از این سیاستها مستند شده و مدیران مسئول هم روی آن به توافق برسند.
اولویت ها
عدم توافق روی اولویتها یکی از آن چیزهاییست که باعث کاهش سرعت تصمیمگیری سازمانها در مورد دنیای دیجیتال میشود. در محیطی که تصمیمگیری سریع یک موضوع حیاتی است، ضروریست که اولویتهای کلیدی مشخص شده باشند.
دو تا از مهمترین اولویت هایی که باید تعیین شوند عبارتند از اهداف بیزینس و کاربران هدف.
برای خیلی از سازمانها حتی تعریف اهداف بیزینسی و گروه کاربران هدفشان کار مشکلیست، چه رسد به آنکه بخوان اولویت بندی نیر انجام شود. بنابراین در تدوین استراتژی دیجیتالی حتما این کار انجام میشود.
اگر این اولویتها را به طور شفاف تعریف نکرده باشید، هربار که با آنها برخورد میکنید باید در موردشان بحث کنید. حالا چه موضوع محتوای صفحه اصلی باشد چه تعداد منوها. وجود این اولویتها از تداخل دیدگاهها جلوگیری کرده و باعث می شود سریعتر به جلو حرکت کنید.
ایجاد یه نقشه راه مقدماتی
اتکای استراتژی دیجیتالی شما باید بر رسیدگی به مسائل فوری باشد. یعنی بپرسید بر کدام حوزههای کاری باید بیشتر توجه کنید تا کار انجام شود؟ چون باید به این مسائل خیلی فوری رسیدگی کنیم، در نتیجه این امکان را داریم که میزان قابل توجهی از جزییات را برای حل کردن مسئله ارائه کنیم.
هرچه جلوتر میریم میتوانیم سطح جزییات را کاهش هدیم. این امکان را داریم که یک جدول زمانی نه خیلی دقیق را برای اولویتهای توسعه طی دو سال آینده تنظیم کنیم، اما در عین حال باید همیشه این را به صورت شفاف در این نقشه راه در نظر بگیریم که با تغییرات دنیای دیجیتال ممکن است نیاز به تغییر پیدا کند.
🔔 حتما بخوانید: استراتژی های تولید محتوای اینستاگرام |
نقشه راهی که تدوین میشود باید مورد رضایت اکثریت مدیران ارشد باشد. معمولا مدیران ارشد خیلی به دنیای دیجیتال اعتماد ندارند چون درکش نمیکنند. بنابراین نقشه راه باید برای آن ها قوت قلب به همراه داشته باشد.
یکی از کاربرد استراتژی دیجیتال آنجاست که میتواند کیفیت وب را برای شما مشخص کند و این احساس را القا کند که روی آن کنترل کافی دارید. اگر استراتژی دیجیتالی شما تنها حرفش این باشد که «فقط به تیم طراحی وبسایت و سیاستهایشان اعتماد کنید» نمیتواند احساس کنترل را ایجاد کند. یک نقشهراه (مهم نیست چقدر مبهم باشد) این احساس را به شما و سایر مدیران ارشد خواهد داد.
اما سوال اینجاست که نقشه راه باید چه حوزه هایی را پوشش دهد؟
حوزه استراتژی دیجیتال
حوزه دقیق و کاربرد استراتژی دیجیتال خیلی به سازمان یا کسب و کار شما و کاری که انجام می دهید وابسته است. در واقع منظور این است که استراتژی دیجیتال باید حوزههای بیشتری از صرفا وبسایت را پوشش دهد. برای یه طراح وبسایت خیلی راحتتر است که فقط به وبسایت بپردازد. خوب طبیعی هم هست چون این کاریست که در آن مهارت دارد. اما استراتژی دیجیتال خیلی بیشتر از طراحی یک وبسایت است.
در اغلب موارد استراتژی دیجیتال باید موارد زیر را در نظر داشته باشد:
- موبایل : آیا میخوایید یک وبسایت واکنش گرا (responsive) داشته باشید؟ آیا به app هم نیاز دارید؟ اگه بله، چه پلتفرمهایی را میخواهید پشتیبانی کنید؟
- رسانههایاجتماعی : کدام شبکهها را میخوایید پشتیبانی کنید؟ چقدر تمایل دارید که از شبکههایاجتماعی استفاده کنید؟ چه کسی مسئول این کار است؟ چجور رفتارهایی مورد قبول هستند؟ بازخوردهای منفی را چطور مدیریت میکنید؟
- ایمیل : باید به هر نوع ایمیلی از خبرنامه تا ایمیلهای اتوماتیک فکر کنید. باید به این موضوع رسیدگی کنید که چه کسی مسئول مکاتبات ایمیلی است؟ لیست ایمیلها، امنیت و حریم شخصی خصوصی چطور حفظ میشود؟
- بازاریابی دیجیتالی : این موضوع شامل هر چیزی از SEO و PPC تا تبلیغات بنری و طراحهای وابسته می شود.
- وبسایت : چه امکاناتی بر بستر وبسایت قرار است داشته باشید؟ در مورد محتوا چطور تصمیمگیری میکنید؟ چه کسی مسئول نگهداری از طرح، محتوا و جوانب فنی وبسایت است؟
یک استراتژیست دیجیتال در هر کدوم از حوزهها به شما میگه که منافعش برای بیزینس شما چیست، کارایی فعلی را ارزیابی و برای بهینهسازی آن در کوتاه و بلندمدت پیشنهاد میدهد. گاهی انجام همه این کارها برای یک نفر کار سختیست و میبینید که به چه دانش وسیعی نیاز است. بنابراین در مواردی هم لازم میشود که هر کدوم از این حوزه ها را به یک متخصص بسپارید تا استراتژی دیجیتالی تان ابهام کمتری داشته باشد.
یک نکته مهم این است که برای رقابت و دیده شدن، وقتی که منابع محدود و رقابت سنگین است، نوشتن یک استراتژی دیجیتالی بدون نگاه کردن به بودجه کار خیلی سختی است.
نمی توانید در مورد پول صحبت نکنید
هرچند که هیچ وقت نمیشود یک استراتژی دیجیتالی کاملا دقیق و منطبق با بودجه را تدوین کرد، اما این اصلا به این معنی نیست که میتونید در مورد پول حرف نزنید. حتما باید در استراتژی دیجیتالی از بودجه صحبت شده باشد تا هزینهها بر اساس آن برنامه ریزی شوند.
یکی از مدل هایی که پیشنهاد میکنیم در موردش جدا فکر کنید مدل توسعه تکاملیست که روی هزینه و بودجه تاثیر مستقیم میگذارد. در این روش باید به جای قیمت ثابت یک بودجه سالانه برای هر کدوم از حوزهها در نظر بگیرید. دقیقا مثل بودجهایی که برای بازاریابی در نظر گرفته میشود. با استفاده از این روش کار بودجهبندی خیلی سادهتر میشود.
البته هنوز هم میبینید که مقداری ابهام وجود دارد و واقعا هم همینطور است. همانطور که در ابتدا هم گفتیم کار بودجه بندی دیجیتالی کار دشواریست، اما با این حال نمیتونیم از آن چشم پوشی کنیم. حتی یک حدس خیلی پرت هم بهتر از این است که هیچ نباشد. حداقل این است که به یک معیار اولیه برای تواناییتان در هزینه کردن خواهید رسید.
چه کسی باید درگیر استراتژی دیجیتال باشد؟
این یک واقعیت محض است که هیچ کس بهتر از شما (به عنوان مدیر بیزینس) نمیتواند به استراتژی درست اشراف داشته باشد. اما نکته خیلی مهم این که کار تولید این سند استراتژیک نباید بصورت ایزوله انجام شود. کار تدوین استراتژی دیجیتال باید با همکاری نزدیک بین استراتژیست دیجیتال و سایر مدیران ارشد انجام شود.
بسیار متداول است که که مدیران از اهمیت استراتژی دیجیتال چشم پوشی کنند. حتی وقتی نیازش را کاملا درک میکنند بازهم به ندرت اتفاق میافتد که به سراغ یک استراتژیست دیجیتال رفته و از او درخواست کمک کنند. حتی خیلی از آن ها تدوین استراتژی دیجیتال را شغل به حساب نمی آورند.
میخواهیم شما را ترغیب کنیم که در این کار فعال تر باشید. یعنی تصور نکنید که کار سادهایی هست و احتمالا خودتان هم از پسش بر میایید. پیشنهاد میکنیم با یک استراتژیست دیحیتال مشورت کنید و از همین لحظه به فکر تدوین یک استراتژی دیجیتالی برای شرکت، سازمان و یا کسب و کار خود باشید.
ثبت ديدگاه