ارتقای کسب و کار با تبلیغات مشارکتی

اگر یک کسب و کار کوچک را اداره می کنید، بودجه تبلیغاتی عظیم شرکتهای بزرگ را در اختیار نخواهید داشت. شما همچنین قدرت چانه زنی برای انجام معاملات در فضای رسانه ای یا کاهش قیمت در هزینه های تولید و خدمات حرفه ای را در اختیار نخواهید داشت. با این حال، هنگامی که گروهی از کسب و کارهای کوچک برای تشکیل یک تبلیغاتی مشارکتی گردهم جمع می شوند، می توانند منابع خود را جمع کنند و دسترسی و نفوذ بسیار گسترده تری در اختیار داشته باشند. این گردهمایی در صنعت با عنوان تبلیغات مشارکتی شناخته شده است و می تواند روشی مقرون به صرفه برای تبلیغ کسب و کاری باشد که بودجه بازاریابی کمی دارد.

تعریف تبلیغات مشارکتی

بر اساس اصطلاحات افراد عام، تبلیغات مشارکتی راهی است برای اینکه دو یا چند کسب و کار بتوانند برای تبلیغ برندهای خود به یک همکاری مشترک سودمند دست یابند. آنها هزینه های تبلیغات، از جمله رسانه و تولید و فضا را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. بازاریابی سببی را بازاریایی مشارکتی Partnership Marketing نیز خوانده می‌شود، این تکنیک سبب ایجاد یک رابطه عمیق بین برندهای مکمل می‌گردد، از سوی دیگر این استراتژی مشارکتی دارای منافع بر هر دو برند (شرکت) خواهد بود. هنگامی که یکی از شرکت‌ها در جهت کسب درآمد برای خود موجب خلق ارزش برای یک مشتری می‌شود، دیگر در حال ایجاد ارتباط با مشتریان جدید است. بازاریابی کسب و کارها با همکاری مراکز غیرانتفاعی برای کسب سود متقابل و دوجانبه، بازاریابی مشارکتی بر مبنای رابطه مشارکتی و همکاری دو طرفه سودمند مبتنی است. بازاریابی مشارکتی در مورد همکاری یک کسب و کار با یک فرد یا کسب و کار دیگر است، زیرا آنها ارتباطی با یک منطقه از بازار دارند که شما علاقه مند به فروش در آن بازار هستید.

مزایای تبلیغات مشارکتی

بیایید به روند صعودی تبلیغات از این طریق نگاه کنیم:

• کاهش هزینه ها. این که آیا دو کسب و کار هستند که با هم کار می کنند، یا ۱۰ کسب وکار، نتیجه ی این همکاری یک سرمایه گذاری بسیار کوچکتر برای به دست آوردن تأثیر تبلیغاتی به تعداد هر کسب و کار است. از تابلوهای تبلیغاتی و تبلیغات ایستگاه اتوبوس گرفته تا کمپین های تبلیغاتی دیجیتال و رادیو، با هزینه ای کمتر دستاورد شما یکسان خواهد بود.
• دیده شدن بیشتر. هرچه پول بیشتری برای یک کمپین تبلیغاتی خرج کنید، افراد بیشتری به آن دسترسی خواهند داشت. هنگامی که پول خود را با کسب و کار (یا کسب و کارهای) دیگر تجمیع می کنید، می توانید مبلغ تبلیغاتی را بپردازید که ردپا و اثر بسیار بزرگتری را از شما در اذهان ایجاد می کند. به جای آن که بیلبورد کوچکی در پشت انبوهی از درختان قرار داشته باشد، در یک خروجی بزرگراه بزرگ یک بیلبرد عظیم قرار می دهید.
• شکوفایی متقابل. یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که می گوید یک موج در حال افزایش همه قایق ها را بالا می برد. این ضرب المثل قطعاً در خصوص کمپین های تبلیغاتی مشارکتی می تواند صادق باشد. نتیجه ی دو کمپین تبلیغاتی به صورت مجزا خوب بوده است. اما اگر این دو کمپین به صورت مشارکتی انجام شوند، هر دو طرف از متحد شدن دو برند سود می برند.

منتقدان تبلیغات مشارکتی

مشکلات جانبی برای بازاریابی مشارکتی از جمله موارد زیر وجود دارد:

مشاهده پذیری کمتر. وقتی در یک تبلیغ مشارکتی حضور دارید، مکان و زمان یکسان را با برندهای دیگر به اشتراک می گذارید. به جای تمرکز روی شما، تمرکز بر روی برندهای مختلف است و این می تواند برای برخی از صاحبان کسب و کارهای کوچک آزاردهنده باشد.

وجود آشپزهای زیاد در یک آشپزخانه. تبلیغات وقتی که فقط یک شرکت کمپین راه می اندازد به اندازه کافی دشوار خواهد بود. اما زمانی که کسب و کارهای دیگری اضافه می شوند که ایده های متناقضی در مورد پیام رسانی و مخاطبان هدف دارند می توانید انتظار یک دستور آشپزی فاجعه را داشته باشید. شما باید ابتدا همه چیز را آزمایش کنید تا مشخص شود که آیا می توانید قبل از تبلیغ آگهی مشارکتی، همکاری خوبی داشته باشید.

• پیام های متناقض. برندهایی که تبلیغات مشارکتی را انجام می دهند به خوبی این کار را انجام می دهند زیرا مخاطب مشترک و محصولات یا خدمات مشابهی دارند (همبرگر و نوشیدنی همکاری بسیار خوبی دارند). شما نمی توانید صاحب یک سالن ورزشی باشید و انتظار داشته باشید که یک آگهی منسجم و مشارکتی با یک پیتزا فروشی همسایه ی خود ایجاد کنید.
• محدودیت های برندسازی. برند های مختلف دارای استانداردهای مختلفی هستند و این می تواند باعث بروز اختلافات اساسی شود. به عنوان مثال، دیزنی نمی خواهد هیچ فیلم با درجه R (درجه نامناسب برای کودکان و افراد زیر ۱۸ سال) را در کنار فیلم های سینمایی خود ببیند. این موضوع ممکن است برای شرکت هایی مانند نت فلیکس، اچ بی او، هولو و شرکت های دیگران که کار تبلیغاتی مشارکتی با دیزنی انجام می دهند، مشکل آفرین شود. اطمینان حاصل کنید که پا روی دم برندهای مشترک نمی گذارید و برعکس.

نمونه هایی از تبلیغات مشارکتی

اگر تاکنون تابلوهای تبلیغاتی را مشاهده کردید که برند محصولات مک دونالد و کوکاکولا را دارند، یک تبلیغات مشارکتی بزرگ را مشاهده کرده اید. به احتمال زیاد مک دونالد سهم زیادی از فاکتور را پرداخت کرده است زیرا بیلبورد با رنگ های قرمز و زرد، یک وعده غذایی بزرگ مک و حتی شاید یک فلش پر شده باشد که شما را به نزدیکترین رستوران هدایت می کند. اما کوکا کولا به شما کمک می کند تا صورتحساب را جبران کنید و جایگاه برجسته ای در تبلیغ پیدا کنید. در این وضعیت همه برنده هستند.

به عنوان مثال، چهار کسب و کار کوچک می خواهند بخاطر یک رویداد پیش رو یک گاهنامه ایجاد کنند—بیایید جمعه سیاه را در نظر بگیریم. همه آنها در همان شهر و در همان بازار کوچک حضور دارند اما هیچکدام از این کسب و کارها پول مورد نیاز برای تولید و چاپ این مطلب را ندارند. در این حالت، همه آنها از تبلیغات مشارکتی بهره مند می شوند. هر کسب و کار سهمی از گاهنامه را می پذیرد و همه آنها به صورت جمعی و نه فردی در مقابل دید مصرف کنندگان بسیار بیشتری قرار می گیرند.

اگر قصد دارید در تبلیغات مشارکتی حضور داشته باشید، شریک خود را با دقت انتخاب کرده و مطمئن شوید که نتیجه برای هر دو طرف مفید خواهد بود. همچنین، به املاک و مستغلات نگاه کنید و ببینید که آیا یک طرف باید بیشتر از طرف دیگر هزینه بپردازد یا خیر، به خصوص اگر بیشتر دیده خواهند شد و جایگاه بهتری در کمپین تبلیغاتی به خود اختصاص خواهد داد.